باید در را آرام باز کرد و رفت
پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۳:۴۶ ب.ظ
اگرآفتاب
ناگهان در یک نیمه شب طلوع کند
و دنیا
شهر به شهر
کوچه به کوچه
اتاق به اتاق، روشن و روشن شود
آن وقت خواهیم دید
دست چه کسانی
از جیب چه کسانی بیرون می آید
و چه کسانی
از خانه چه کسانی
سرافکنده بیرون می زنند ...
اگرآفتاب
ناگهان در یک نیمه شب طلوع کند
هزاران گناه پنهان را
آشکار کند
اگر دنیا نتواند خود را بپوشاند و
ما آن را عریان ببینیم
آن وقت شاید دیوانه شویم
شاید هم
همه به یکباره از این دنیا بگریزیم ...
آن وقت دیگر کسی در این دنیا نیست
تا بچه ها را بزرگ کند
همان بهتر که دنیای ما
آرام آرام روشن شود ...
رامیز روشن
از کتابِ "باید در را آرام باز کرد و رفت"
۹۳/۰۲/۱۸