شــب نامـــه

حرفها ؛ دلنوشته ها ؛ شعرها ؛ جمله ها و هر چیزی که به دلم بشینه " من ؟ ---> یه دختر از جنس سکوت "

شــب نامـــه

حرفها ؛ دلنوشته ها ؛ شعرها ؛ جمله ها و هر چیزی که به دلم بشینه " من ؟ ---> یه دختر از جنس سکوت "

شــب نامـــه

عشق را در کافهـــــ باید جست
زیر نوری به رنگ کهربا

و سرنوشت را در فنجانی
از قهوهــــــ ترک
باید مصور دید
این روزها عشق را تلخ
میل میکنند

و زندگی را شیرین می بازند
و سیگار را آرمان گرا
پک می زنند

و هر کس
فیلسوف زمان خویش
گشته است
روی صندلی های چوبی

کافهــــــ ای دود گرفته
به چشمان هم خیره می شوند
و عشق

این بی فلسفه ترین
کلمه ی هستی را
تفسیر می کنند

حالم خوش نیست
این روزها
عشق ها تنها
بوی تلخی اسپرسو می دهند...

آخرین نظرات
نویسندگان

آنچه بگذشت ؛ نمی آید باز...

يكشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۰۶ ب.ظ


دنگ..،دنگ..

ساعت گیج زمان در شب عمر

می زند پی در پی زنگ.

زهر این فکر که این دم گذر است

می شود نقش به دیوار رگ هستی من...

لحظه ها می گذرد

آنچه بگذشت ، نمی آید باز

قصه ای هست که هرگز دیگر

نتواند شد آغاز... سهراب سپهری

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۲۶
setareh m.n

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی