شــب نامـــه

حرفها ؛ دلنوشته ها ؛ شعرها ؛ جمله ها و هر چیزی که به دلم بشینه " من ؟ ---> یه دختر از جنس سکوت "

شــب نامـــه

حرفها ؛ دلنوشته ها ؛ شعرها ؛ جمله ها و هر چیزی که به دلم بشینه " من ؟ ---> یه دختر از جنس سکوت "

شــب نامـــه

عشق را در کافهـــــ باید جست
زیر نوری به رنگ کهربا

و سرنوشت را در فنجانی
از قهوهــــــ ترک
باید مصور دید
این روزها عشق را تلخ
میل میکنند

و زندگی را شیرین می بازند
و سیگار را آرمان گرا
پک می زنند

و هر کس
فیلسوف زمان خویش
گشته است
روی صندلی های چوبی

کافهــــــ ای دود گرفته
به چشمان هم خیره می شوند
و عشق

این بی فلسفه ترین
کلمه ی هستی را
تفسیر می کنند

حالم خوش نیست
این روزها
عشق ها تنها
بوی تلخی اسپرسو می دهند...

آخرین نظرات
نویسندگان

۲۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است



گاهی وقت‌ها باید

رفت رفت رفت

یک خیابان دراز را گرفت

تا آخرین نفس رفت

پیچید به یک کوچه‌ی باریک

و ناپدید شد.


عباس معروفی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۲۳
setareh m.n

مردمان شهر برای آزادی تابوت ساختند و برای عشق مرز ...


غافل از اینکه نه آزادی در تابوت جا می گیرد و نه عشق مرز می شناسد....


" ارنستو چه گوارا "


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۲۱
setareh m.n




هر نُتی که از عشق سخن بگوید


زیباست


حالا


سمفونی پنجم بتهوون باشد


یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توست ....


"گروس عبدالملکیان"



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۱۰
setareh m.n

تلخ کنی دهانِ من،


قند به دیگران دهی ...




نَم نَدَهی به کِشتِ من،


آب به این و آن دهی ...


مولانا



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۰۵
setareh m.n

چیزهایی هست خیلی بدتر از تنهایی اما سال ها طول می کشد تا این را بفهمی؛


مثل طعم تلخ خیانت مثل درد سخت بازیچه شدن مثل افتادن نقاب دروغین آدمها 


وقتی هم که آخر سر می فهمی اش دیگر خیلی دیر شده


و هیچ چیز بدتر از خیلی دیر نیست...



سوختن در آب ، غرق شدن در آتش



چارلز بوکوفسکی





۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۰۲
setareh m.n



بعضی ترانه‌ها را


می توان


بارها و بارها


گوش داد


بعضی انسان‌ها را


می‌توان


بارها و بارها


دوست داشت!


ایلهان برک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۵۹
setareh m.n


چرا می‌ترسی ؟ 


چرا نیمه‌های شب‌ از خواب می‌پری ؟


مرگ، آن‌چه را که زندگی خواهی کرد


می‌تواند از تو بگیرد


نه آن‌چه را که زندگی کرده‌ای ! 



فضیل حسنو داغلارجا | fazıl hüsnü dağlarca




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۵۶
setareh m.n

بدترین چیزها همیشه در درون آدم اتفاق می افتد


اگر اتفاق در بیرون بیافتد ،


مثل وقتی که اردنگی می خوریم ،


می شود زد به چاک


اما از درون غیر ممکن است 


یکیش مث همین عشق لعنتی ! ......



" رومن گاری "



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۵۲
setareh m.n

نبودن تو


فقط نبودن تو نیست


نبودن خیلی چیزهاست


کلاه روی سرمان نمی ایستد


شعر نمی چسبد


پول در جیبمان دوام نمی آورد


نمک از نان رفته


خنکی از آب


ما بی تو فقیر شده ایم !




رسول یونان



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۴۹
setareh m.n

اگرآفتاب


ناگهان در یک نیمه شب طلوع کند


و دنیا


شهر به شهر


کوچه به کوچه


اتاق به اتاق، روشن و روشن شود


آن وقت خواهیم دید


دست چه کسانی


از جیب چه کسانی بیرون می آید


و چه کسانی


از خانه چه کسانی


سرافکنده بیرون می زنند ...


اگرآفتاب


ناگهان در یک نیمه شب طلوع کند


هزاران گناه پنهان را 


آشکار کند


اگر دنیا نتواند خود را بپوشاند و


ما آن را عریان ببینیم


آن وقت شاید دیوانه شویم


شاید هم


همه به یکباره از این دنیا بگریزیم ...


آن وقت دیگر کسی در این دنیا نیست


تا بچه ها را بزرگ کند


همان بهتر که دنیای ما


آرام آرام روشن شود ...



رامیز روشن


از کتابِ "باید در را آرام باز کرد و رفت"


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۴۶
setareh m.n



خدایا کفر نمی گویم


پریشانم چه می خواهی تو از جانم


مرابی آنکه خودخواهم اسیر زندگی کردی


خداوندا تو مسئولی خداوندا تو تنهایی و من تنها


تو یکتایی و بی همتا ، و لیکن من نه یکتایم


نه بی همتا فقط تنهای تنهایم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۵۳
setareh m.n


بدون شرح / ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۳۹
setareh m.n




گاهی خوابت را می‌بینم

بی‌صدا

بی‌تصویر

مثلِ ماهی در آب‌های تاریک

که لب می‌زند و

معلوم نیست

حباب‌ها کلمه‌اند

یا بوسه‌هایی از دل‌تنگی ...



۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۳۵
setareh m.n


در انتـظار عبـ ــور / . 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۲۲
setareh m.n



دیگر منتظر کسی نیستم

هر که آمد

ستاره از رویاهایم دزدید ...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۱۶
setareh m.n

صدای هق هق می آید انگار باز کسی قول ماندن داده بود


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۳۷
setareh m.n

زندگی هیچ وقت اندازه تنمان نشد ....


حتی وقتی خودمان بریدیم و دوختیم ...


۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۲۰
setareh m.n


«قند» خون مادر بالاست .


دلش اما همیشه «شور» می زند برای ما ؛


اشک*های مادر، مروارید شده است در صدف چشمانش ؛


دکترها اسمش را گذاشته*اند آب مروارید!


حرف*ها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد!


دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش...


๑۩ مادر دوستت دارم ۩๑

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۵۱
setareh m.n



  ایــن روزها



                              برای تنها شدن



                                             کافــــــــــــیست



                                                                  صــــــادق باشی !

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۵۲
setareh m.n

در من

آدم برفی ای ست

که عاشق آفتاب شده ..

و این خلاصه ی همه، 

داستان های عاشقانه جهان است


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۴۳
setareh m.n

تمام دنیا

محله ی کوچکی ست

که تو در آن متولد می شوی

و من

میان بازیِ بچه های محله

به عشق تو

پیر می شوم…


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۴۱
setareh m.n

انتظار بیجایی ست

که رود بایستد

و دریـــا

به سمتش جاری شود،

انتظاری که

بنده ها از خداوندشان دارند

و با این هـــَــمه

رودها

برکــه ها

و حتی گودال ها

از دریا بی نصیب نخواهند بود

"دریـــــا"

بال در می آورد

پرواز می کند به سمت آسمان

ابــر می شود

و در دهان تمام تشنگان

می بارد ...


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۳۷
setareh m.n